آواآوا، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره

دورها آوایی است که مرا می خواند

معرفی آوا

1391/4/12 15:28
نویسنده : manan sani
604 بازدید
اشتراک گذاری

آوا رو می خوام براتون معرفی کنم دلم نمی خواد اول عکس بزارم می خوام یه کم توصیفش کنم ببینم چه جوری توصیفش می کنم خیلی دلم می خواد بدونم نظر خودم راجع به آوا چیه،اگه دارم حوصله تونو سر می برم،نخونین این پستو ولی واسه خودم الان خیلی هیجان داره چون نمی دونم چی می خوام بنویسم............

آوای من "که اول قرار بود اسمش هیوا باشه و ثبت احوال نذاشت و گفت اسم پسره، و من با اسمش الان خیلی ارتباط برقرار کردم و همش می گم اسمش بااااااااااااید آوا می شد،" تو این سه ماهه خیلی واسه کولیکاش اذیت شد اما الان یه دختر خیلی خوب و زبون بفهمیه ههههه

قیافشم جالبه" از دید من مادر" 

اولین چیزی که به نظرت می یاد اینه که:    یهههههه عالمه مو داره

دومین چیزی که به نظرت می یاد اینه که: چه لبای کوچیک و غنچه ای داره

سومین چیزی که به نظرت می یاد اینه که: این بچه چقد شبیه منه تعجب مگه نباید دخترا شبیه باباهاشون باشن

چهارمین چیزی که به نظرت می یاد اینه که: لپپپپپپپپپپپپاشه وای این چه بچه لپالوئیه

پنچمین چیزی که به نظرت می یاد اینه که:گردی صورتشه

ششمین چیزی که به نظرت می یاد اینه که: چشاش یشمیه و من نمی دونم همرنگ چشای باباش سبز می شه یا همرنگ چشای من قهوه ای تیره یا همین رنگی می مونه گزینه ١ و ٣ رو ترجیح می دم هههه

هفتمین چیزی که به نظرت می یاد اینه که:چرا ابروهاش قهوه ای روشنه؟؟؟ هنوز کم پشته یا نه می خواد بور بشه آیا؟

هشتمین چیزی که به نظرت می یاد اینه که:ای جان چونه کوچولو و گرد بچم

نهمین چیزی که به نظرت می یاد اینه که:وای من موهای مجعد باباشو خیلی دوس داشتم خدا رو شکر که آوا هم همینطوری شد البته با رنگ موهای مشکی من نه موهای بور باباش

دهمین چیزی که به نظرت می یاد اینه که: نه خداییش این مادر ضعیف شیرش به بچه ساخته چه تپولوئه

حالا می تونین تصورش کنین آیا؟؟؟؟؟؟؟؟

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)